«ماريه» از زناني است که در دودمان امامت خدمت مي کرد و در روز ولادت حضرت ولي عصر (عج) او را ديده که با انگشت سبّابه به سوي آسمان اشاره کرده و مي گويد:
«الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمين وَ صَلَّي اللهُ عَلي مُحَمَّدِ وَ آلِهِ...». («کشف الغمّة»، ج 2، ص 431).
«مليکه»، به معني ملکه و شهبانو و نام بزرگوار امام زمان (عج) است. او از طرف مادر نوه «شمعون بن حمون بن صفا» از حواريون مخصوص حضرت عيسي عليه السّلام و وصيّ او به شمار مي رفت.
او نامهاي ديگر مانند: نرجس، ريحانه، خمط، صقيل (صقيل)، سوسن، حديث، حکيمه، و مريم نيز دارد، خواهر امام هادي عليه السّلام (حکيمه) او را به عنوان (سيّده) يعني خانم مي خواند.
هنگامي که مليکه به خانه امام حسن عسکري عليه السّلام وارد شد. امام هادي عليه السّلام به خواهرش حکيمه فرمود: «او را به خانه ببر و دستورات اسلامي را به او بياموز، او همسر فرزندم حس عليه السّلام ن و مادر مهدي آل محمّد صلّي الله عليه و آله و سلّّم خواهد بود، آنگاه به مليکه رو کرد و فرمود: مژده باد تو را به فرزندي که سراسر جهان را با نور حکمتش پر از عدالت و داگري کند، پس از آنکه پر از ظلم و جور باشد.»
او در سال 261 هجري و به روايتي قبل از به شهادت رسيدن امام حسن عسکري عليه السّلام از دنيا رفت و قبر شريفش در سامراء پشت قبر منوّر همسر بزرگوارش قرار گرفته است. براي اين خانم بزرگوار، زيارتي نقل شده است. («مفاتيح الجنان»، باب 3، - «آخرين اميد»، ص
در مورد همسر و يا همسران حضرت بقيّة الله عليه السّلام فقط يک سر نخ وجود دارد و آن روايتي است که مرحوم «کفعمي»، در مصباح مقل کرده است. بر اساس اين روايت:
«همسر مهدي موعود (عج) از نسل «عبد العزي» (ابو لهب) پسر عبد المطلب مي باشد». («نجم الثّاقب»، ص 225).
«حکيمه» دختر امام محمّد تقي عليه السلام و عمّه ي امام حسن عسکري عليه السلام است. قبر شريفش پايين پا، چسبيده به ضريح عسکريين عليهم السلام است.
حکيمه هنگام تولّد حضرت قائم (عج) در خانه ي امام حسن عسکري عليه السلام بود و در وضع حمل نرجس خاتون او را ياري داد و در حقيقت جزء نخستين کساني بود که دادگستر جهان را ملاقات کرد.
رجوع شود به واژه: تولّد قائم (عج).
پس از شهادت امام حسن عسکريعليه السلام مشهور است که امور شيعيان عمدتاً بر دوش مادر آن حضرت؛ يعني، مادربزرگ حضرت مهديعليه السلام بود و در روايات از او به عنوان «جده» ياد شده است. [1] .
وي نقش مهم و اساسي در حفظ و صيانت شيعه داشت. نقل شده است که: «روزي احمدبن ابراهيم محضر حکيمه خاتون رسيد، ضمن پرسشهايي از او پرسيد: شيعيان به چه کسي مراجعه کنند؟ حکيمه گفت: به جده او مادر امام يازدهم. گفتم: وصيت خود را به زني واگذاشته است؟! حکيمه گفت: پيروي از حسين بن علي بن ابيطالبعليه السلام کرده است، زيرا آن حضرت به حسب ظاهر وصاياي خود را به خواهرش زينب دختر عليبن ابيطالب سپرد (براي پنهان کردن امامت پسرش علي بن الحسين).
سپس فرمود: شما مردمي مطلع از اخبار هستيد؛ آيا در روايات به شما نرسيده که نهمين فرزند حسينعليه السلام زنده است و ميراثش تقسيم ميشود؟» [2] .
پی نوشت ها:
[1] ر.ک: کتاب الغيبة، ص 230، ح 196.
[2] کمالالدين و تمامالنعمة، ج 2، ص 507، ح 24. .
«حکيمه خاتون» دختر امام جوادعليه السلام، از ثقات محدثان و يکي از راويان حديث ولادت حضرت مهديعليه السلام است. ولادت و نشأت او در خاندان عصمت و طهارتعليهم السلام بوده است. علوم اسلام را از ائمه هديعليهم السلام کسب فيض نموده و از جمله زناني است که احاديثي به نقل از ايشان در کتابهاي معتبر حديثي شيعه آمده است. او اخبار بسياري را در مورد ازدواج امام حسن عسکريعليه السلام با نرجس خاتون و ولادت امام حجةبنالحسنعليه السلام نقل کرده است: کليني به نقل از محمدبن يحيي به سند معتبر خويش متصل به حکيمه عمه پدر حضرت مهديعليه السلام مينويسد: «وي در شب نيمه شعبان هنگام ولادت حضرت صاحب الامر حاضر بوده است». [1] .
شيخ صدوقرحمه الله به نقل از محمدبن الحسن بن الوليد به سند معتبر خود متصل به حکيمه دختر حضرت جوادعليه السلام مينويسد: «حضرت ابومحمدالحسن العسکري در شب نيمه شعبان مرا طلبيد و فرمود: عمه امشب افطار مهمان ما هستي؛ چون در اين شب باري تعالي حجّت خود را ظاهر خواهد کرد که حجّت او بر اهل زمين خواهد بود. حکيمه ميگويد: پرسيدم: مادرش کيست؟ امامعليه السلام فرمود: نرگس. عرض کردم: خدا مرا فدايت کند، در او اثري از حاملگي نيست. فرمود: چرا. سپس نقل ميکند که هنگام طلوع فجر نوزادي از او به دنيا آمد». [2] .
شيخ صدوقرحمه الله به سند معتبر خود از احمد بن ابراهيم نقل کند: «من در سال 262 ق بر حکيمه دختر حضرت جوادعليه السلام وارد گشتم. او از پشت پرده با من سخن ميگفت؛ از امامان سؤال نمودم، او يکي پس از ديگري آنان را بر شمرد تا اينکه به حضرت صاحب الزّمانعليه السلام رسيد. من پرسيدم: اين فرزند در کجا است؟
پاسخ داد: مستور است. من گفتم: پس شيعيان به کجا رجوع کنند؟ فرمود: به مادر امام حسن عسکريعليه السلام که مشهور به «جده» است. من گفتم: آيا به کسي اقتدا کنيم که به زن وصيت کرده است؟ حکيمه
پاسخ داد: اين مطلب همانا مانند اقتدا به ابيعبداللّه الحسينعليه السلام است که در صحراي کربلا به خواهرش زينب وصيت نمود». [3] .
حکيمه از زنان برجسته خاندان ائمه هديعليهم السلام است که محضر چهار امامعليه السلام را درک نمود و محرم اسرار اهل بيت نبوّتعليهم السلام بود. امامعليه السلام و مادرش نرگس در منزل او پنهان بود. وي در سال 274 ق وفات يافت و در پايين پاي امام حسن عسکري به خاک سپرده شد.
پی نوشت ها:
[1] ر.ک: الکافي، ج 1، ص 330، ح 3؛ کتاب الغيبة، ص 234، کمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 424.
[2] کمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 424، ح 1؛ ر.ک: کتاب الغيبة، ص 234، ح 204.
[3] کمالالدين و تمام النعمة، ج 2، ص 501.
مشهورترين نام مادر حضرت مهديعليه السلام «نرجس» و کنيه ايشان «ام محمد» است. هنگامي که او (مليکه) به اسارت مسلمانان در آمد خود را «نرجس» معرّفي کرد («روضة الواعظين»، ج 1، ص 255) تا احدي از اسرار او آگاه نشود و شاهزاده بودنش آفتابي نگردد.
يکي از نامهاي «نرجس خاتون» مادر گرامي حضرت ولي عصر (عج)، «خَمْط» است. («وفيات الاعيان»، ج 3، ص 316)
«خَمْط»، نام درختي است که ميوه ي خوردني دارد، و به هر چيز تازه و خوشبو و به درياي خروشان گفته مي شود («لسان العرب»، ج4، ص 220). و همه ي اين تعبيرات با آن بانوي بي همتا تناسب دارد.